معرفی اصول و مبانی طراحهای یادگیری مبتنی بر تجربه
با رشد و گسترش استفاده از پلتفرمهای مجازی و ورود تمامعیار این صنعت در سالهای اخیر به دنیای آموزش (به دلیل پاندمی کرونا)، ما امروزه شاهد آن هستیم که بسیاری از مفاهیم تخصصی موردتوجه و استفادهی متخصصان صنعت طراحی، حال بهعنوان مهارتهای پیشنیاز برای بسیاری از دیگر مشاغل تلقی میشوند. در این میان شاید نام مفاهیمی همچون طراحی رابط کاربری و طراحی مبتنی بر تجربهی کاربر را بیش از دیگر موارد شنیده باشید؛ اما در عرصهی آموزش مفهومی تحت عنوان طراحی مبتنی بر تجربهی یادگیری مدتی است موردتوجه فعالان این عرصه قرار گرفته که سعی در ایجاد پیوندی پایدار میان اصول برنامهریزی آموزشی و مفاهیم یادگیری با تکنیکهای طراحی داشته تا بدینوسیله بتوان تجربهی بهتری را برای فراگیران ایجاد نمود. بر همین اساس در مقالهی حاضر بر آنیم تا ضمن معرفی این رویکرد طراحی، در رابطه با اصول و مبانی حاکم بر این روش نیز بهصورت اجمالی توضیحاتی ارائه نماییم.
تجربهی یادگیری به چه معنا است؟
اساسیترین پرسشی که برای تمامی مخاطبین و علیالخصوص طراحان فعال درزمینهی تجربهی یادگیری مطرح است این است که «تجربهی یادگیری» دقیقاً به چه معنا است؟ بر همین اساس برای نیل به این مقصود ضروری است تا بهصورت مرحلهبهمرحله در پی یافتن پاسخی جامع برای این مفهوم باشیم.
اولین سؤالی که در پی یافتن پاسخ با آن روبهرو هستیم این است که «تجربه» به چه معنا است؟ مطابق با تعاریف ارائهشده، تجربه به موقعیتی خاص ازنظر زمانی گفته میشود که فرد ناچار است با آن روبهرو شده و بهتبع آن پیامدها و تأثیرات خاصی را از خود بهجای خواهد گذاشت. بر همین اساس اگر به هر اتفاقاتی که در هنگام هوشیاری برای شما رخ میدهند نگاه کنید، در دل آنها تمامی تجربیات خود را خواهید یافت (این یک تعریف جامع است که دانستنش برای کلیهی طراحان روشهای مبتنی بر تجربه بسیار ضروری است). حال که مفهوم تجربه را آموختیم، ضروری است تا به سؤال دوم پاسخ دهیم. «یادگیری تجربی» به چه معنا است؟
مطابق با تعاریف ارائهشده، یادگیری تجربی در مفهوم عام خود عبارت است از هر تجربهای که فرد بهواسطهی آن چیزی یاد بگیرید. به همین سادگی! و این امر میتواند در مدرسه، محل کار، موزه، خانه، خارج از منزل یا هرجایی که تصور میکنید رخ دهد. همچنین میتواند در دنیای واقعی، یک محیط مجازی یا ترکیبی از هر دوی این جهانها باشد. لذا بر اساس موارد بیان گشته این موضوع که تجربیات یادگیری میبایست طراحیشده باشند یا خودجوش (یا حتی جایی بین این دو موضوع)، تفاوتی در ماهیت این مفهوم ایجاد نخواهد کرد. در پایان و در جمعبندی موارد بیانشده میتوان چنین نتیجه گرفت آنچه بیش از دیگر موارد حائز اهمیت است، این است که اصطلاح یادگیری تجربی را به شکل گستردهی آن تعریف کنیم؛ چراکه این موضوع باعث خواهد شد تا آزادانه در مورد انواع تجربیات یادگیری فکر کرده و از تمامی خلاقیتهای لازم برای طراحی بهترین تجربیات یادگیری استفاده نماییم.
طراحی مبتنی بر یادگیری تجربی به چه معنا است؟
طراحی مبتنی بر تجربهی یادگیری (طراحی LX)، به فرآیندی گفته میشود که یادگیرنده بهواسطهی آن قادر خواهد بود بر اساس رویکردی انسانگرایانه و درعینحال هدفمند، به نتیجهی مطلوب خود از یادگیری دست یابد. بهصورت کلی طراحی مبتنی بر یادگیری تجربی، ریشه در ترکیب چندین رشتهی طراحی با رشتههای برنامهریزی درسی، آموزشی و همچنین تعلیم و تربیت داشته و اصول کلیدی حاکم بر آن، نشئتگرفته از دیگر گرایشها نظیر طراحی تعاملی، طراحی مبتنی بر تجربهی کاربر، گرافیک و بازیوارسازی است. درواقع آنچه در این روش طراحان به دنبال آن هستند این است که اصول طراحی را با عناصر و روشهای مختلف آموزشی، نظریههای یادگیری، اصول روانشناختی و علوم اعصاب ترکیب کنند تا بدینوسیله به بالاترین بهرهوری ممکن در فرآیند آموزشی خود دست پیدا کنند.
برای به دست آوردن درکی عمیقتر از مفهوم طراحی مبتنی بر یادگیری تجربی، بهتر است که آن را به مفاهیم کوچکتری تقسیم نماییم. مفاهیمی نظیر تجربه، طراحی و یادگیری که همگی بهاندازهی کافی گویای مفهوم اصلی هستند اما در ادامه و بهصورت خلاصه در رابطه با هریک از این اصول توضیحاتی ارائه شده است.
- تجربه
هر چیزی که میآموزیم از تجربه ناشی میشود؛ این یک واقعیت است. همانطور که پیشازاین نیز بیان شد، تجربه به معنی تمامی موقعیتهایی است که با آن روبهرو میشوید، برای آنها زمان میگذارید و درنهایت از آنها تأثیر میپذیرید. آنچه مشخص است این است که تمامی تجربهها به یک اندازه آموزشدهنده نیستند و برخی از آنها حتی میتوانند خستهکننده یا آزاردهنده باشند. اما بهطورقطع همهی ما در طول زندگی خود تجربیاتی نیز داشتهایم که برایمان بسیار آموزنده بودهاند و هیچگاه آنها را تا پایان عمر فراموش نخواهیم کرد. بنابراین میتوان چنین نتیجهگیری نمود که توانایی ایجاد یک مدل آموزشی بر پایهی چنین تجربیات قدرتمندی، ویژگی اصلی طرحهای مبتنی بر یادگری تجربی است.
- یادگیری
همانگونه که از نام طرحهای مبتنی بر تجربهی یادگیری پیداست، چنین برنامههایی بیشتر بر روی فرآیند یادگیری تأکید دارند تا آموزش، مربیگری و یا تمرین دادن. درواقع تمرکز چنین مدلهایی دقیقاً درجایی است که باید باشد: بر یادگیرنده و فرآیندی که او طی میکند. لذا برای طراحی چنین مدلی طراحان میبایست بر روی چرایی و چگونگی فرآیندهای یادگیری اشراف داشته باشند. بر همین اساس یادگیری تجربی نیز بهطور خاص، بنیان فرآیندهای طراحی مبتنی بر تجربهی یادگیری را تشکیل داده و یادگیرنده را قادر میسازند تا به نتیجهی یادگیری دلخواهش برسد؛ اما چگونه؟ با ایجاد یک تجربهی انسانگرایانهی هدفمند.
- انسانمحوری
یادگیری بهصورت کلی یک فرآیند انسانی و ترجیحاً اجتماعی است. بر همین اساس قرار دادن یادگیرنده در مرکز فرآیند طراحی، طراحی انسانمحور نامیده میشود. این موضوع بدان معناست که شما باید افرادی را که برای آنها طراحی میکنید بهخوبی بشناسید و آنها را بهدرستی درک کنید؛ چراکه شما به دنبال آن هستید تا دریابید که چه چیزی آنها را تحریک کرده و چگونه میتوانید انگیزههای ذاتیشان را برانگیزید (به همین دلیل در فرآیندهای طراحی مبتنی بر ایجاد تجربهی یادگیری، برقراری ارتباط با مخاطبان موردنظر از طریق مصاحبه، مشاهده و یا همکاری ضروری است). به خاطر داشته باشید که انسان موجودی است منطقی و احساسی، بنابراین یک تجربهی یادگیری آرمانی باید به سطوح شخصی و احساسی افراد نیز متصل شود. لذا برای نیل به این مقصود، ضروری است تا توانایی تشخیص و عمل، به شیوهی مناسبی میان گروههای مختلف فراگیران اجرا شود.
- هدفمندی
به خاطر داشته باشید درصورتیکه شما نتوانید به اهداف آموزشی خود برسید، دیگر ایجاد یک تجربهی یادگیری معنایی پیدا نخواهد کرد. انتخاب و تدوین اهداف آموزشی مناسب، بخش مهمی از طراحی یک مدل مبتنی بر یادگیری تجربی به شمار میرود. بنابراین بدیهی است که بسته به مقیاس و پیچیدگی تجربهای که در پی طراحی آن هستید، این امر میتواند کاملاً چالشبرانگیز باشد. بر همین اساس ارائهی فعالیتهایی که یادگیرنده را قادر میسازند تا به اهداف خاص آموزشی تعریفشده برسد، اصلیترین چالش و بنیان ایجاد طرحهای یادگیری تجربه محور بهحساب میآیند. برای نیل به این مقصود، یکی از سؤالات بسیار مهم در تدوین طرحهای مبتنی بر یادگیری تجربی این است که چه فرم، فناوری یا رسانهای را برای ارائه انتخاب میکنید (که اساساً میبایست بر مبنای اهداف یادگیری انتخاب شوند).
مراحل طراحی مبتنی بر تجربهی یادگیری؟
اگرچه فرآیندهای طراحی مبتنی بر ایجاد تجربهی یادگیری عموماً فرآیندهایی ساختارشکنانه، غیرقابلپیشبینی و ماجراجویانه تلقی میشوند؛ اما میتوان با یک نگاه کلان شش مرحلهی کلی را بهعنوان اساس فرآیند طراحی در این رویکرد بیان نمود (مراحلی که عموماً بر پایهی خلاقیت، نوآوری و ایجاد ساختاری چابک پایهریزی شدهاند). بر همین اساس در ادامه و بهصورت خلاصه توضیحاتی در رابطه با هریک از این شش مرحله ارائهشده است.
- طرح سؤال
فرآیند طراحی عموماً بر اساس پاسخ به یک نیاز و یا ارائهی راهحل برای یک مشکل آغاز میشود. بهعنوانمثال سؤالاتی نظیر اینکه «چگونه میتوان به نوجوانانی که با چاقی دستوپنجه نرم میکنند، شیوهی زندگی سالم را آموزش داد؟» نمونهای از این موارد است. اگرچه در بسیاری از مواقع پاسخ و یا حتی خود سؤال نیز در ابتدای امر شفاف نیست، بااینحال طرح یک سؤال اصلی و در ادامه تجزیهی آن به بسیاری سؤالات زیربنایی کوچکتر، میتواند به شما در یافتن هدف اصلی و به تبع آن اهداف فرعی مدنظر کمک شایانی نماید.
- تحقیق
همانگونه که در بخش ابتدایی مقاله حاضر بیان شد، پیش از آغاز فرآیندهای طراحی مبتنی بر ایجاد تجربهی یادگیری، میبایست حداقل در دو محور تحقیقات لازم صورت پذیرد؛ نخست در رابطه با جامعهی مخاطبین (فراگیران) و سپس در رابطه با پیامدها و نتایج مورد انتظار از فرآیند آموزش. همانگونه که بیان شد، تحقیق در مورد فراگیران و جامعهی مخاطبین بخش مهمی از فرآیند طراحی مبتنی بر تجربهی یادگیری بهحساب میآید که این موضوع را میتوان بهسادگی از طریق پرسشنامه، مشاهده یا مصاحبه پیگیری نمود. علاوهبراین پژوهش در خصوص پیامدهای ناشی از یادگیری میتواند بهصورت مشخص به طراحان نشان دهد که چگونه میتوانند بر زندگی فراگیران خود تأثیر مثبت بگذارند. درواقع این موضوع در مورد آنچه فراگیران از تجربهی یادگیری خود به دست میآورند و اینکه چه میزان این موضوع برای آنها کلیدی است، به پژوهش میپردازد.
- طراحی
وقت آن رسیده که با طراحی مدل یادگیری تجربی، خلاقیت خود را بروز دهید و برای نیل به این مقصود داشتن ایدهی خوب، بیشازپیش ضروری مینماید. سادهترین راه برای ایده پردازی، استفاده از روش بارش فکری است؛ اما به خاطر داشته باشید که جلسات خود را بهگونهای برنامهریزی نمایید که در آن تمامی افراد با دیدگاههای مختلف حضور داشته باشند. در ادامهی فرآیند و پس از شکلگیری ایده، تبدیل آن به یک طرح مفهومی، گام کلیدی بعدی بهحساب میآید. بدیهی است که نحوهی طرحریزی و اجرایی سازی ایدهها کاملاً بستگی به نوع تجربهای دارد که شما مشغول کار بر روی آن هستید و ممکن است به فراخور هر طرح تغییر نماید (بهعنوانمثال، یک تجربهی مبتنی بر وب بهطورقطع طرح مفهومی متفاوتی نسبت به یک تجربهی مبتنی بر بازی حرکتی دارد).
- توسعهی نمونه اولیه
در مرحلهی توسعه، شما طرح مفهومی خود را انتخاب کرده و آن را به یک نمونه اولیه تبدیل میکنید. بر همین اساس برای توسعهی نمونه اولیه، طیف وسیعی از سطوح پیچیدگی و مقیاس وجود دارد که سادهترین و سریعترین فرم آن، ایجاد نمونهی اولیه کاغذی است. به خاطر داشته باشید که نوع نمونهی اولیه شما کاملاً بستگی به نوع تجربهای دارد که در حال طراحی آن هستید.
- آزمایش
آیا نمونهی اولیه شما واقعاً کار میکند و موفق است یا نه؟ برای رسیدن به پاسخ مناسب برای این پرسش باید نمونهی اولیه را آزمایش نمود تا بهخوبی متوجه شد که فراگیر به چه اهداف آموزشی دست پیدا کرده و آیا این اهداف همان نتایجی است که شما از ایجاد طرح مدنظرتان بوده است یا نه. همچنین پرسش دیگری که شما میبایست به دنبال پاسخی برای آن باشید این است که آیا طرح شما برای یادگیرنده جذاب بوده است یا نه؟ روشهای مختلفی برای آزمایش نمونهی اولیه وجود دارد اما به خاطر داشته باشید که داشتن فهرستی از وظایف و پرسشها میتواند به فراگیر برای دستیابی به بهترین نتایج از مرحلهی آزمون کمک نماید.
- بازطراحی و یا راهاندازی
بهطور طبیعی در بسیاری از موارد طرحهای اولیه کامل نبوده و شمارا به نتایجی که از طراحی مدنظرتان بوده نمیرسانند. بر همین اساس آنچه ما در طرحهای اولیه شاهد آن هستیم این است که عموماً چنین طرحهایی دچار تغییرات کلان در ساختار و اهداف اولیهی خود شده و در بسیاری از مواقع در طی تحقیقات تکمیلی به یک چرخهی طراحی کاملاً جدید منجر میشوند. به خاطر داشته باشید که شما باید این چرخه را تا زمانی که شما و فراگیر هر دو از نتایج راضی نیستید، تکرار کنید.
ویژگی طراحان فعال درزمینهی تجربهی یادگیری
طراحان فعال درزمینهی تجربهی یادگیری به مجموعهی خاصی از ویژگیها نیاز دارند که آنها را قادر میسازند تا بهترین تجربیات یادگیری ممکن را برای مخاطبینشان به ارمغان بیاورند. ویژگیهایی که عمدتاً برمبنای اصل آزادی و همچنین داشتن اطلاعاتی میانرشتهای (چند رشتهای) تعریف میشوند و برای آشنایی بیشتر، در ادامه و بهصورت خلاصه توضیحاتی در رابطه با آنها ارائه شده است.
- از خلاقیت بهعنوان عامل محرک طراحی استفاده کنید
تجربهی یادگیری بیشتر رویکردی هنری دارد تا رویکردی آموزشی. بنابراین شما بهعنوان یک طراح، میبایست از استعداد و خلاقیت خود برای ایده پردازی، ارائهی ایدههای اصلی و پیدا کردن فرم مناسب استفاده کنید. همچنین به خاطر داشته باشید که نگاه شما به خلاقیت نباید تنها به شکل جرقهای مقطعی و گذرا در فرآیند طراحی باشد، بلکه باید بهگونهای رفتار نمایید که خلاقیت در تمامی مراحل طراحی شما حضور داشته باشد.
- اصول را کنار بگذارید و تجربیات واقعاً ابتکاری ایجاد کنید
اگرچه متخصصان آموزشی عموماً هنگام تغییر شیوهی یادگیری کاملاً محافظهکارانه عمل میکنند، اما شما بهعنوان یک طراح تجربهی یادگیری میتوانید با رها کردن آنچه از قبل میدانید و آنچه معتقدید حقیقت دارد، ذهن خود را آزاد کرده و خود را محدود نکنید.
- فراگیر را در مرکز توجه کار خود قرار دهید
طراحی انسانمحور بخش بزرگی از یک طراحِ واقعی بودن است. بنابراین به خاطر داشته باشید که تحقیق کامل در رابطه با جامعهی هدف و تعامل صحیح با آنها در طول مراحل طراحی، از طریق ایجاد ارتباط و آزمون، همان اصلی است که باعث میشود فراگیر در مرکز طراحی شما قرار گیرد.
- رویکردهای علمی (عصبشناختی) را در کار خود بگنجانید
درک نحوهی عملکرد مغز و چگونگی فرآیند یادگیری، شما را قادر میسازد تا طرحهایی ایجاد کنید که به یادگیرنده در رسیدن به اهدافش کمک خواهند کرد. بنابراین یکی از ویژگیهای مهم طراحان تجربهی یادگیری این است که باید بتوانند با متخصصان ارتباط برقرار کرده و اطلاعات گرانبهای آنها را در طراحیهای خود وارد کنند.
- در حل مسائل واقعگرایی و تخیل را در کنار هم ببینید
یک طراحان فعال درزمینهی تجربهی یادگیری، مرزهای محدودیت را پشت سر گذاشته و سعی میکند راهحلهای بدیع و ظریف برای مشکلات پیچیده پیدا کند. همچنین طراحان فعال در این زمینه همواره به دنبال این هستند که همهچیز را ساده و کاربردی نگاه دارند تا طرحهایشان در شرایط واقعی زندگی نیز کاربرد داشته باشند.
- راهبری یک تیم چند رشتهای از طریق فرآیند طراحی
طراحان تجربهی یادگیری عموماً گروهی از انواع متخصصان نظیر معلمان، نظریهپردازان، توسعهدهندگان نرمافزار و بسیاری موارد دیگر را گرد هم میآورند تا با ایجاد یک طرح متعادل هنری آموزشی، نقشی کلیدی در ترکیب دیدگاهها و ایدههای مختلف داشته باشند.
- انتخاب رسانه یا فناوری مناسب بر اساس اهداف ترسیمشده
تخصصهایی نظیر مدیریت آموزشی و یا برنامهریزی درسی بیشتر بر روی حوزههای یادگیری تمرکز دارند و کمتر در خصوص فناوریها و رسانههای متناسب با اهداف آموزشی ترسیمشده تمرکز میکنند. بر همین اساس یکی از اصلیترین ویژگیهای طراحان مبتنی بر رویکرد ایجاد تجربهی یادگیری این است که بر اساس اهداف ترسیمشده، فناوری یا رسانهای را انتخاب کنند که فراگیر بهواسطهی آن بتواند با سرعت و کیفیت بیشتری به نتیجهی مطلوب خود برسد.
بدون دیدگاه